توضیحات
درباره ی کتاب نمایشنامه ی سند :
فرمانده حرفی برای گفتن نداری ؟
متهم (سکوت)
فرمانده تصمیم گرفته ای چیزی نگوئی؟ ( می خندد ) با سکوتت چه چیزی را می خواهی ثابت کنی ؟ ( مکث ) می خواهی بگوئی سکوت بالاتریت حرفهاست ( متعجب ) واقعا تعجب آور است.
این لحظه آخر هم حرفی برای خانواده ات نداری ؟
متهم برای خانواده ام نه، اما برای تو و امثال تو چرا حرفی دارم.
فرمانده ( مشتاقانه ) برای من و امثال من ؟ خب بگو ؟
و ….