توضیحات
درباره کتاب:
کتاب محمدرضا بایرامی “کوه مرا صدا زد”جایزه ی کتاب سوییس با عنوان”مارکبرایآبیرا از آن خود کرده است. بایرامی برای مخاطبان گوناگون داستان می نویسد. رمان”پل معلق” روایتی است از زندگی سرباز جوانی که در گوشه ای پرت از این سرزمین به مرور خاطرات تلخ گذشته نشسته است از این سرزمین به مرور خاطرات تلخ گذشته نشسته است.او به آخر خط رسیده است و دیگر ن حال نوشتن دارد و نه هوای ماندن.
“پل معلق”، داستان پسری 18 ساله بنام «نادرصدیف» است که از خانواده ای کاملا معمولی به خدمت سربازی می رود. نادر از تهران به منطقه ای دورافتاده اعزام می شود و در کنار پلی قرار می گیرد که در اثر بمباران ویران شده و به جای پل قبلی، پلی موقت برای عبور و مرور روی رودخانه زده اند.
رمان با این جمله شروع می شود: منشی آتش بار گفت: «لازم نیست ازکسی بپرسی. اون جا آخر خطه. خودت متوجه می شی.» از جمله اول رمان مشخص می شود که راوی، دانای کل است؛ اما به مرور که پیش می رویم، می فهمیم که دانای کل محدود است به نادر.