توضیحات
درباره ی کتاب خون آشام ( جان شانو 3 ) :
درد به قدری شدت داشت که نمی توانست نادیده اش داشت که حالت تهوع به او دست دهد ؛ اما واعظ قاش زین را چسب سمت شکاف هدایت کرد ماه کامل در آسمان نورافشانی می قله های توک تیز دوردست در مقابل پس زمینه ی سیاه شب می درخشیدند .
آستین کت بلند سیاه رنگ سوار هنوز روشن بود و با وزش باد شعله های آتش بالا گرفتند ، دردی تازه وجودش را آزرده کرد و او با دست سوختهاش آتش لباسش را خاموش کرد . با خود فکر کرد آنها الان کجا هستن و ….
متن فوق قسمتی از این کتاب جذاب و خواندنی می باشد.